اخبار

  • تاریخ انتشار : 1404/02/01 - 11:59
  • بازدید : 3752
  • تعداد بازدید : 3451
  • زمان مطالعه : 6 دقیقه

روایت تندرستی به زبان سعدی؛ جایی میان شعر، اخلاق و خرد

نگاه سعدی به سلامت، نگاهی عمیق، انسانی و همه‌جانبه است؛ نگاهی که امروز نیز می‌تواند الگویی برای زیست سالم فردی و اجتماعی باشد.

به گزارش روابط عمومی دانشگاه علوم پزشکی شیهد بهشتی، به مناسبت روز بزرگداشت سعدی شیرازی، نگاهی می‌اندازیم به یکی از وجوه کمتر پرداخته‌شده در آثار این شاعر و حکیم بزرگ ایرانی؛ یعنی جایگاه سلامت و تندرستی در منظومه فکری او. در فرهنگ ایرانی و اسلامی، مفهوم «سلامت» جایگاهی رفیع دارد؛ آن‌چنان که در آموزه‌های دینی، تندرستی نعمتی برتر از ثروت و قدرت شمرده شده است. سعدی شیرازی، شاعر، نویسنده و حکیم بزرگ سده هفتم هجری، در آثارش بارها به مسئله سلامت پرداخته و آن را در پیوند با اخلاق، دین‌ورزی، زندگی اجتماعی و آرامش روان بررسی کرده است.

 

سلامت؛ نعمتی که در سایه قرار می‌گیرد

سعدی در جای‌جای آثار خود بر نادیده‌گرفتن نعمتی چون سلامت تأکید می‌کند. در گلستان حکایتی نقل می‌کند از پادشاهی که از درد پا نالان است، در حالی که گدایی با پای برهنه در گِل و لای می‌دود و می‌خندد. این تضاد، جلوه‌ای از شکر نعمت تندرستی‌ست:

 

«کسی را که تندرستی هست، چه غم دارد از نداشتن ملک؟»

 

 

این نگاه سعدی، آموزه‌ای است برای درک قدر نعمت‌ها در زمان برخورداری و نه پس از زوال.

 

سلامت، پیش‌شرط بندگی و دیانت

سعدی معتقد است که عبادت خداوند و انجام وظایف دینی، نیازمند سلامت جسم و آرامش روان است. در گلستان آمده است:

 

«حکیمی را گفتند چرا نماز نمی‌کنی؟

گفت: تا رنج این قولنج به جای نیاید، سجود نتوانم.»

 

در اینجا سعدی، بر وجه انسانی دین‌داری تاکید دارد. بیماری را مانعی برای انجام صحیح عبادت می‌داند، و از این رهگذر، سلامت را وسیله‌ای برای تقرب به خدا معرفی می‌کند.

 

در بوستان نیز با تاکید بر ضرورت صحت جسم برای سلوک معنوی می‌گوید:

 

«چو تن رنجور باشد دل نرنجد

ز راز عاشقان کس چیز نسنجد»

 

 پرهیز، کلید حفظ سلامت

از دیدگاه سعدی، سلامت با رعایت پرهیز و میانه‌روی در رفتار، تغذیه، گفتار و هیجانات حاصل می‌شود. او به‌صراحت می‌نویسد:

 

«خردمند گوید که پرهیز به

ز داروی تلخ از طبیب حاذق»

 

 

سعدی در بوستان و گلستان، بارها پرخوری، افراط در لذت‌طلبی و بی‌اعتنایی به سبک زندگی سالم را نکوهش می‌کند. در حکایتی آموزنده از گلستان، بیماری پادشاه نتیجه‌ زیاده‌روی در خوراک توصیف می‌شود و حکیم او را از خوردن زیاد منع می‌کند، نه اینکه به دارو متوسل شود.

 

 

سلامت روان؛ ستون آرامش و اخلاق

سعدی تنها به جسم بسنده نمی‌کند. او به‌روشنی بیان می‌کند که روان سالم، بنیان زندگی انسانی است:

 

«دل خوش بود گر تن سالم بود

وگرنه تن خوش دلی را کم بود»

 

 

و یا در غزلی می‌گوید:

«به چشم عقل در این رهگذار می‌نگرم

هزار جان گرامی فدای دل شادم»

 

 

برای سعدی، دل شاد و وجدان آرام، بیش از هر سرمایه‌ای ارزش دارد.

 

سعدی به روشنی به اثر سلامت روان بر سلامت جسم تاکید دارد؛ آنچنانکه در باب دوم گلستان می‌گوید:

 

«یکی از بزرگان طبیبی را گفت: هر وقت رنجوری را معاینه کردی، اول در طلب احوال دلش کوش، که اگر دل آسوده نباشد، دوا بر تن کار نکند.»

 

سلامت در نسبت با جامعه و مردم

از نگاه سعدی، تندرستی فرصتی برای خدمت به خلق و ایفای نقش اجتماعی است. در بوستان می‌گوید:

 

«تن درست و روان روشن و دل فارغ

چندان که هست، مغتنم باید شمرد»

 

 

فرد سالم مسئولیت دارد که در خدمت جامعه باشد؛ کار کند، خیر برساند و از توان خود برای بهبود حال دیگران بهره گیرد. سعدی در حکایات بسیاری، نسبت مستقیم میان «سلامت» و «مسئولیت اجتماعی» برقرار می‌کند.

 

 طبیب روح و جسم؛ ستایش درمانگران

در گلستان و بوستان، بارها از طبیبان یاد می‌کند؛ آنان را همچون «دوست‌داران جان»، «نرم‌خویان دانا» و «امید بیماران» می‌نامد:

 

«طبیبی حاذق که درویش بود

ز درد غریبی به اندیش بود»

 

و در جایی دیگر می‌گوید:

 

«که هر که درد دلی داشت، مرهمش دادند

نه آنکه نیش زدی زخم بر نمک پاشی»

 

سعدی به‌روشنی، جایگاه پزشکان و درمانگران را با کرامت و احترام توصیف می‌کند و آنان را شایسته‌ شکر و ستایش می‌داند.

 

مراقبت از سلامت در نگاه سعدی: پیوندی میان تن و جان، اخلاق و بینش

نگاه سعدی به سلامت، نگاهی چندلایه و پیوسته است؛ سلامت جسم، روان و اخلاق را به‌مثابه ارکان زیست انسانی می‌بیند. او نه‌تنها آموزه‌های اخلاقی برای حفظ سلامت ارایه می‌دهد، بلکه با نقد اجتماعی، از نظام‌هایی که سلامت عمومی را نادیده می‌گیرند نیز انتقاد می‌کند. آثار سعدی امروز نیز می‌توانند چراغ راهی برای اصلاح سبک زندگی، سلامت عمومی و حتی سیاست‌گذاری سلامت در جامعه باشند.

 

سعدی، در میان شاعران و اندیشمندان ایرانی، یکی از ژرف‌ترین و دقیق‌ترین دیدگاه‌ها را درباره «سلامت» دارد؛ اما سلامت در اندیشه‌ او صرفاً محدود به بدن نیست، بلکه پیوندی وثیق میان سلامت جسم، روان، روح، اخلاق و اجتماع برقرار می‌کند.

 

او در آثار خود، به‌ویژه گلستان، بوستان و غزلیات، بارها به این نکته اشاره می‌کند که:

 

«تن‌درستی مقدمه‌ خردورزی و معنویت است»

 

در بوستان می‌گوید:

«تن درست و دل شادمان، نعمت است

که از آن آیدت کارهای درست»

 

 

این بیت به روشنی نشان می‌دهد که از دیدگاه سعدی، سلامت جسم، زمینه‌ساز رفتار نیک، اندیشه‌ورزی و رشد شخصی‌ست. اما نکته مهم‌تر این است که او مراقبت از سلامت را تنها وظیفه‌ی فرد نمی‌داند؛ بلکه اجتماع، حاکمان و حتی پزشکان را نیز در قبال سلامت مردم مسئول می‌داند.

 

 

رابطه سلامت و اخلاق در آثار سعدی

در داستانی از گلستان، می‌گوید:

«توانگری که به سبب بیماری، لقمه‌ای نتواند خورد، تهی‌دستی است در لباس توانگر»

اینجا سعدی نشان می‌دهد که ثروت، مقام، شهرت و هر امتیاز دیگری در برابر سلامت بی‌ارزش است. اگر سلامت نباشد، هیچ‌کدام از این‌ها لذت‌بخش نخواهد بود. او سلامت را بنیادی‌ترین سرمایه‌ی انسان می‌داند و بی‌توجهی به آن را گونه‌ای از نادانی و غفلت.

 

پیشگیری بهتر از درمان: نگاهی مدرن در جامعه‌ کهن

در چند حکایت، سعدی تأکید می‌کند بر اینکه باید پیش از آنکه کار به بیماری برسد، مراقب خود بود. برای نمونه می‌گوید:

 

«هر که پیش از بلا درِ تدبیر بندد، هنگام بلا نجات یابد.»

 

 

این بیان کاملاً هم‌راستا با دیدگاه‌های امروزی درباره پیشگیری است. سعدی به‌روشنی می‌‌گوید که هزینه و رنج مراقبت نکردن، بسیار بیشتر از زحمت مراقبت کردن است.

 

پیوند سلامت و معنا

برای سعدی، سلامت صرفاً ابزار زیستن نیست، بلکه زمینه‌ساز معنا یافتن زندگی‌ست. او بارها در غزل‌ها و حکایت‌ها می‌گوید:

 

«اگر تن رنجور شود، دل هم بی‌قرار می‌گردد.»

 

و برعکس،

«دل آسوده، تن را دواست.»

 

به عبارتی، سعدی با بیانی پیشرو، به سلامت روان نیز توجه دارد و آن را گاه مقدم بر سلامت جسم می‌داند. او از رنج‌های درونی انسان، از اضطراب، حسرت، ترس و تنهایی سخن می‌گوید و معتقد است که مراقبت از روان، بخشی از مراقبت از سلامت است.

 

در اندیشه سعدی:

سلامت یک سرمایه است، نه فقط یک وضعیت فیزیکی.

 

مراقبت از سلامت، وظیفه‌ای اخلاقی، فردی و اجتماعی است.

 

سلامت روانی، عاطفی، اجتماعی و جسمی، همه در هم تنیده‌اند.

 

پیشگیری، خردمندانه‌تر و شایسته‌تر از درمان است.

 

بی‌توجهی به سلامت، نادیده گرفتن گوهر زندگی‌ست.

 

انتهای پیام/

کدخبرنگار: 7703م.ر

  • گروه خبری :
  • کد خبر : 154650
کلید واژه

نظر شما

  • نظرات شما دیده و بررسی می شود.