وقتی جان انسانها در اولویت است؛ روایت سه پزشک از زندگی حرفهای
در آستانه فرا رسیدن روز پزشک سه پزشک دانشگاه علوم پزشکی شهیدبهشتی، داستان مسیر حرفهای و تجربه خدمترسانی خود، از جمله خدمت به مجروحان جنگ ۱۲ روزه، را روایت کردند و نکاتی درباره تعهد و اخلاق پزشکی به اشتراک گذاشتند.
به گزارش روابط عمومی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی، فصل مشترک گفتوگو با این سه پزشک، تاکید بر ویژگیهایی مانند علاقه به علم، پشتکار و روحیه خدمت به مردم بهعنوان پیشنیاز ورود به حرفه پزشکی بود.
دکتر سیدمجتبی نکوناممطلق: علاقه، نظم و اخلاق، پایههای پزشکی
متخصص داخلی و عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی شهیدبهشتی، مسیر پزشکی خود را هدیهای از تقدیر میداند:
«در انتخاب رشته پزشکی، قدم گذاشتن در این مسیر را دست تقدیر برایم فراهم کرد و خصوصاً حمایتهای خانواده، به ویژه مادرم، نقش تعیینکنندهای داشت.»
او از استادان خود یاد میکند که با آموزش اخلاق، نظم و تعهد، مسیر حرفهای او را شکل دادند:
«یکی از اساتیدم چشمانم را به نحوه درمان، خصوصاً بر بالین بیمار، باز کرد و نگرشم به حرفه پزشکی را تحت تأثیر قرار داد. نزد استاد دیگری نظم، انضباط و تعهد پزشکی را آموختم و اساتید دیگری همیشه الگوی اخلاقی و رفتاری من در زندگی شغلی و شخصی بودند.»
دکتر نکوناممطلق درباره ویژگیهای ضروری برای پزشکان میگوید:
«پزشکی رشتهای نیست که هر کسی بتواند وارد آن شود. علاقه به علم و دانش، پشتکار زیاد و میل به خدمت به مردم، بدون تردید مهمترین عناصر موفقیت هستند. اگر اینها نباشند، مسیر پزشکی سخت و دشوار خواهد بود. توفیق الهی نیز یکی از ارکان اصلی است.»
او همچنین به تجربه خدمترسانی در شرایط بحران اشاره میکند:
«در جنگ ۱۲ روزه، تنها پزشکان و کادر درمان جانفشانی نکردند، بلکه همه مردم صحنههای زیبایی آفریدند و بخشی از آن پزشکان و کادر درمان بودند. در بیمارستان شهدای تجریش، روز ۲۵ خرداد، هیچ کس شامل کسوت خاصی نبود؛ مردم، پزشک، پرستار و حراست همه بدون لحظهای درنگ به کمک مردم شتافتند.»
دکتر محمد اسماعیل اکبری: عشق به علم و درمان بیماران

رییس پژوهشکده سرطان دانشگاه علوم پزشکی شهیدبهشتی، تجربه خدمت در حرفه پزشکی را با عشق و علاقه به علم و بیماران پیوند میدهد:
«سختترین لحظه در طول عمر خدمتم زمانی است که برای درمان بیمارم نتوانم کاری انجام دهم. هیچ پزشکی در هیچ زمانی به این اندازه ناراحت نمیشود که نتواند کاری برای بیمارش انجام دهد. اما وقتی اقدامی مؤثر و مفید داشته باشم، رضایت و شادی عظیمی تجربه میکنم.»
او درباره عشق به علم و حرفه پزشکی توضیح میدهد:
«من با سرطان عشق بازی کردهام. وقتی بیمار پیچیدهای مراجعه میکند، ذهنم را مشغول میکنم تا پاسخ علمی برای او پیدا کنم. منظورم این نیست که همه بیماریها را درمان میکنیم، اما تلاش میکنم برای اغلب بیماران جوابی علمی داشته باشم. این حس رضایت، بزرگترین انگیزه من است.»
دکتر اکبری درباره خدمترسانی پزشکان در شرایط بحران و جنگ ۱۲ روزه نیز اشاره میکند:
«پزشکان و کادر درمان در جنگ ۱۲ روزه نقش بسیار مهمی داشتند. آنها در کنار مردم و سایر گروهها به خدمترسانی پرداختند و توانستند جان بسیاری از مجروحان را نجات دهند. این تجربه نشان میدهد که حرفه پزشکی تنها علم و دانش نیست، بلکه نیازمند روحیه خدمت و مسئولیتپذیری در شرایط سخت است.»
او درباره پیشرفت علمی ایران در درمان سرطان نیز میگوید:
«در ایران وضعیت درمان سرطان بسیار خوب است. با وجود امکانات کمتر نسبت به کشورهای غربی، نه تنها عقب نیستیم بلکه در بسیاری از سرطانها طول عمر بیماران را افزایش دادهایم. در سال ۲۰۲۴، روشهای جدید تشخیصی و درمانی را معرفی کردیم و این کار اکنون منشاء تحقیقات میلیارد دلاری در دنیا شده است.»
او جراحی را تلفیق علم و هنر میداند:
«جراحی تلفیق علم و هنر با پشتوانه دلسوزی و صداقت است. بدون دلسوزی نمیتوان حرکت کرد و باید با صداقت عمل کنیم. حتی اگر صدها بار به گذشته بازگردم، باز هم جراح و جراح سرطان خواهم شد.»
دکتر بدیعالزمان رادپی: مسئولیت و ایستادگی در بحران

متخصص بیهوشی بیمارستان شهدای تجریش، از سختترین و تاثیرگذارترین لحظات حرفهای خود به حادثه میدان قدس و خدمترسانی به مجروحان جنگ ۱۲ روزه اشاره میکند:
«فضای بیمارستان پس از حادثه میدان قدس بسیار ناراحتکننده بود. وقتی شنیدم اتفاق افتاده، بلافاصله تماس گرفتم و با شرایط بسیار سخت به بیمارستان برگشتم. مسیرهای ورودی به بیمارستان بسته بود و بخش زیادی از مسیر را پیاده طی کردم. اما هیچ چیزی مانع از این نشد که در کنار همکارانم برای کمک به مجروحان باشم.»
او درباره اهمیت خدمت در شرایط بحرانی میگوید:
«در آن روز هیچ کس شامل کسوت خاصی نبود؛ پزشک، پرستار، حراست و حتی مردم عادی همه دست در دست هم گذاشتیم تا جان مجروحان نجات یابد. هیچ س خن و کلامی نمیتواند ارزش تلاش همکاران را در این روزهای سخت بیان کند.»
دکتر رادپی درباره تجربه خود در رشته بیهوشی و مراقبت ویژه نیز میگوید:
«بیهوشی یکی از سختترین رشتههای پزشکی است، زیرا مستقیماً با حیات بیمار سروکار دارد. بخش مراقبتهای ویژه جایی است که بیماران در انتهای روند درمانی و زمانی که امید کمی به نجات آنها وجود دارد، به آنجا ارجاع داده میشوند. این بخش نیازمند تمرکز، صبوری و آمادگی ذهنی فراوان است.»
او درباره اولین تجربههای خود در برخورد با بیماران میگوید:
«به یاد دارم اولین بیمارانی که به صورت مستقل و بدون همراهی استاد و مربی ویزیت کردم، تجربهای فوقالعاده و پرهیجان بود. هر بیمار داستان خاص خود را داشت. بهترین تجربه، ترخیص بیماری بود که با شرایط وخیم به بیمارستان مراجعه کرده بود و دوباره به زندگی بازمیگشت. این حس رضایت و موفقیت در حرفه پزشکی بینظیر است.»
دکتر رادپی درباره ویژگیهای شخصیتی که پزشک باید داشته باشد، تأکید میکند:
«صبوری، تمرکز، عشق به خدمت و مسئولیتپذیری از ویژگیهای ضروری است. پزشک باید آماده باشد هر لحظه به داد بیماران برسد، حتی وقتی شرایط بحرانی و پیچیده است. وقتی همه چیز در بیمارستان علیه ماست، ولی پزشک با همکارانش ایستادگی میکند و جان انسانها را نجات میدهد، معنی واقعی خدمت آشکار میشود.»
فصل مشترک خدمت
ویژگی مشترک سه پزشک دانشگاه، خدمترسانی در شرایط بحرانی و دشوار است، اما هر کدام بر جنبه متفاوتی از مسیر پزشکی تأکید دارند: علاقه و انگیزه درونی، عشق به علم و تعهد عملی در درمان بیماران و مسئولیت اجتماعی و ایستادگی در لحظات بحرانی.
این روایتها یادآور میشود که پزشکی فراتر از دانش و تکنیک، نیازمند روحیهای استوار، قلبی مهربان و ارادهای مصمم است. ترکیب دانش، صبوری و تعهد اجتماعی است که به این حرفه جایگاهی ویژه و پرافتخار بخشیده و پزشکان را در سختترین شرایط، همچون جنگ و بحران، به پشتوانهای قابل اعتماد برای جامعه تبدیل کرده است.
انتهای پیام/