«فصل نبرد» به روایت دکتر منان حاجی محمودی/ در بحران نگاه مسئولان باید استانی و حتی ملی باشد
بشر پا به پای پستی بلندی ها، درس آموخته ها و تلخکامی های بحران کرونا به پیش آمد تا در نبرد با این ویروس منحوس سربلند شود. همچنان مبارزه ادامه دارد و تجربه ها می توانند در طول مسیر راهنمای مدافعان سلامت مردم باشند.
بشر پا به پای پستی بلندی ها، درس آموخته ها و تلخکامی های بحران کرونا به پیش آمد تا در نبرد با این ویروس منحوس سربلند شود. همچنان مبارزه ادامه دارد و تجربه ها می توانند در طول مسیر راهنمای مدافعان سلامت مردم باشند.
به گزارش روابط عمومی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی، «فصل نبرد» را می توان گنجینه ای دانست از تجربه ها و ناگفته های میدان مبارزه با بیماری کرونا که خط به خط آن گویای فداکاری ها، ایثارگری ها، مجاهدت ها و مشقت های بی چشمداشت تمام تلاشگران عرصه سلامت است و بی شک در این مسیر بدون داشتن نقشه راهی متقن، متناسب با یافته های روز و علمی، حرکت ممکن نبود.
دکتر منان حاجی محمودی، معاون غذا و داروی دانشگاه تهران، در همین راستا از مدیریت تامین و توزیع دارو، تجهیزات و اقلام محافظتی می گوید و همراهی و همکاری های بین بخشی را از مهمترین راه های حل این چالش ها می داند:
"بهتر است ماجرای ورود ویروس کرونا را از روزی بازگو کنم که نخستین تست مثبت در کشور شناسایی شد؛ تشخیص اولیه از نمونه یک بیمار مشکوک به کرونا در قم به آزمایشگاه دانشکده بهداشت دانشگاه علوم پزشکی تهران ارسال شد و با تاییدیه دانشکده بهداشت و ارسال آن به وزارت بهداشت بابت مثبت بودن تست کرونا، ماجرای ورود این ویروس به کشور آغاز شد.
مهمترین وظیفه ای که در مراحل اولیه در ستاد بر عهده داشتیم اجرای تعهدات برای تهیه لوازم حفاظت شخصی پرسنل و کادر درمان در بیمارستان ها بود. آگاهی لازم در خصوص تعداد بیماران و وسعت آن را نداشتیم و نمی دانستیم که چند بیمارستان باید برای این موضوع آماده شوند یا اینکه چه تعداد پرسنل درگیر این بحران خواهند شد؛ یعنی به نوعی با پیش زمینه مبهمی در این مهم مواجه بودیم.
ابتدا تصور بر این بود که شاید بتوان چند بیمارستان را بومی سازی کرد و برای این کار اختصاص داد، ولی در تهران تراکم بیماران به حدی زیاد شد که بسیاری از بیمارستان ها مجبور شدند زیر بار پذیرش بیمار بروند و طبیعتا وظیفه ما گسترده تر شد چون می بایست لوازم حفاظت شخصی بیشتری را تامین می کردیم.
معضل دیگری که در ابتدای راه وجود داشت بحث سردرگمی های ایجاد شده در پروتکل های درمان و دارو بود و در این زمینه نیز تغییرات به صورت هفتگی رقم می خورد.
البته این مشکل اجتناب ناپذیر بود، چراکه با بیماری ناشناخته ای مواجه بودیم و با پروتکل های جهانی پیش می رفتیم؛ این تغییراتی که در پروتکل جهانی بود ما را مجبور می کرد که سیاست های کاری و تامینی خود را تغییر دهیم و این وضعیت استرس های زیادی را ایجاد می کرد.
در خصوص تامین وسایل محافظت شخصی نیز باید بگویم که مشکلات بسیاری سر راه وجود داشت نخستین معضل این بود که برخی از این لوازم حفاظت شخصی تا پیش از شیوع بیماری کرونا مجوز تولید از سوی وزارت بهداشت را نداشت؛ به عنوان مثال ماسک N95و N99 تا پیش از این بحران، کاربرد درمانی نداشت و به همین دلیل در پروتکل تامین وزارت بهداشت برای صدور مجوز نبود و از وزارت صمت مجوز صادر می شد.
ما در ابتدا اقلام خود همانند ماسک های ذکر شده را از بازار تهیه می کردیم اما نمی دانستیم آنچه تهیه می کنیم کیفیت و کارایی خود را دارد یا نه؟
بعد از ورود وزارت بهداشت به این موضوع مهم و ابلاغ استانداردهای لازم برای تولید کننده ها، تا حدودی از این معضل و چالش کاسته شد؛ البته که حل این معضل تا حدود دو تا سه هفته به طول انجامید و در این مدت هم با مشکلات متعددی مواجه شدیم، اما به لطف خدا و همراهی مسئولان این دغدغه نیز برطرف شد.
متاسفانه این نکته را باید اشاره کنیم که بیمارستان های زیرمجموعه ما تعداد زیادی از بیماران را در ابتدا پذیرش می کردند و در تمام این مراکز درمانی اعم از مجتمع امام، بیمارستان شریعتی، سینا، ضیائیان، بهارلو، امیرعلم، یاس و سایر مراکز درمانی با مشکل تامین وسایل حفاظت شخصی مواجه بودیم.
معضل نبود ماسک به اندازه کافی ما را در ابتدای راه با مشکلاتی مواجه کرد، چراکه اولویت اصلی ما در آن ایام، تامین ماسک برای بیمارستان ها بود.
از طرفی سازمان بهداشت جهانی نیز در پروتکل های خود تاکید می کرد که استفاده از ماسک فقط برای بیماران درگیر با ویروس کرونا الزامی است و همراهان آنها می توانند از ماسک های پارچه ای بهره بگیرند، اما بعد از مدتی این سازمان پروتکل های گذشته خود را نسبت به استفاده از ماسک تغییر داد و همین امر مشکلات زیادی را ایجاد کرد.
تعاملات بین بخشی و حتی فراسازمانی در راستای رفع موانع و کمبودها بیش از پیش قوت گرفت، گشت ها و بازرسی های ویژه به طور مستمر انجام می شد و از محل محموله های مکشوفه در همان هفته های نخست بسیاری از اقلام ضروری از جمله ماسک و دستکش از طریق همین کشفیات وارد چرخه بیمارستان ها شد.
همچنین مجبور شدیم در استان تهران به صورت استانی کار کنیم؛ بنابراین نگاه نباید محدود به دانشگاه شود، بلکه باید استانی و حتی در برخی مواقع ملی باشد، در همین راستا به واسطه برخی نیازها و کمبودهایی که در پایتخت وجود داشت، ارتباطی هم با سایر استان ها شکل گرفت؛ به عنوان مثال در استان تهران واحد تولید الکل وجود نداشت به همین دلیل تهیه ضد عفونی کننده ها در استان تهران مشکلی جدی بود؛ واحد های تولید الکل در استان های اطراف تهران مثل قزوین، اراک و البرز بود و از طرفی استانداری ها هم اجازه نمی دادند محصول تولیدی از استان ها خارج شود، به همین دلیل در برخی از استان ها محصولات به وفور در اداره های دولتی توزیع می شد، اما در بیمارستان های تهران با کمبود ضد عفونی کننده روبرو بودیم که برای رفع این مشکل نیز ابتدا از تعزیرات مجوز گرفتیم تا محموله های الکل کشف شده را از مراجعی که مجوز عرضه ندارند از جمله عطاری ها، جمع آوری و نمونه به نمونه به آزمایشگاه بفرستند تا درصد الکل و وجود متانول سنجیده و سپس برای ساخت ضد عفونی کننده استفاده شود. در همان ابتدا حدود 4 تا 5 هزار لیتر از نیاز خود را از طریق همین الکل های مکشوفه تامین کردیم.
البته دانشگاه تمام همت خود را به خرج داد و منابع را به سمت تامین کالاهای مورد نیاز ارسال کرد، اما در آن زمان کالای استاندارد مورد تایید وجود نداشت که رفته رفته ثبات لازم بعد از مدت زمان طولانی ایجاد شد.
البته نباید از مساعدت و همراهی مردم عزیز هم چشم پوشی کنیم؛ حرکت های جهادی زیادی انجام شد و برخی از مردم در تامین اقلام حفاظتی کمک کردند و در این مسیر باید قدردان کسانی که با جان و دل کار کردند، باشیم.
تجارب مدیریتی بسیاری در این مسیر کسب شد که بخش بسیاری از آن به صورت دانشگاهی و استانی بود؛ ابتدا روی کمک بخش های دیگر حساب کرده بودیم، ولی تجربه ما را به سمتی سوق داد که از جایی به بعد در برخی موارد خودکفا باشیم و با استقلال کاری پیش برویم. این موضوع که خود ما تامین کننده را بیابیم و مجوز تولید ارائه کنیم یا حتی خط تولید را تغییر دهیم، مهر تاییدی بر این موضوع است.
انتهای پیام/
کد خبرنگار: 7702 ی.ق